فلانی زبان مار داره
فلانی با زبانش مار رو از سوراخ میکشه بیرون
استاد ما می گفتند:"زبان قلیل الجِرم و کثیر الجُرم است"
مهمترین ابزار ارتباطی آدم ها با همدیگر که اگر تحت فرمان و سلطه اندیشه فرجام نگر قرار نگیرد خیلی سریع به ضد خود تبدیل می شود. ابزار ارتباطی ارتباط شکن؛دردسر سازو سر بر باد ده ؛دوست گریزو دشمن آفرین و بیگانه ساز؛تنهایی آور؛کاهنده اعتماد و اطمینان و سرمایه های فردی و اجتماعی؛خویش را بیگانه ساز و بیگانه را خویش سازو...
ابزاری که بسیاری از ما برای دور کردن و دور شدن از دیگران و خود آن را بکار می گیریم و ستمگرانه به استخدام و بهره کشی آن مشغولیم!
بعضی ها مون معتاد به پرُگویی هستیم اگر 24 ساعت گوش های مفت خلایق بیکاریا با حجب و حیا ومحترم را از ما بگیرند شک نکن که دق می کنیم و می میریم! شما مواد رو از معتاد بگیر و به تختش ببند فایده ای ندارد چون اعتیاد و آن وابستگی در او وجود دارد همان که توسط هیچ درمانگری به بند کشیده نمی شود مگر اراده جدی و تصمیم قطعی شخص معتاد که می تواند اورا از شر مواد و هم آن دلبستگی و وابستگی برهاند.!
معتادان به پرگویی و بیهوده گویی و همه جاگویی و همه وقت گویی چون عقل شون را تعطیل کرده اند چه که بر سر خودشان و دیگران نمی آورند!
چه استوار و بی نظیره این سخن از آن راد مردان بر بام هستی نشسته ؛ آنان که هرگز بیهوده نگفته و نکرده اند" آدم پرحرف اشتباهاتش فراوانه"چون زبانش از عقل و خردش فرسنگ ها جلوتره ،چنین است که همان ها نیز گفته اند"از مغز پر و اندیشه و خرد کامل که علی القاعده خیلی می دونه ومی تونه حرف بزنه اما زبانش رها نیست وبیشتر در کام است و به ندرت دهان باز می کند و زبان می چرخاند!"
ای کاش درد به وجود آمده از این جِرم کوچک تنها "پرگویی" بود!
درد "بدگویی"؛"خلاف واقع گویی و دروغ"؛"نسبت ناروا دادن و تهمت و بهتان"؛"شایعه پراکنی" را چه کنم
از همه مهمتردرد مزمن و مسری و فراگیر" سرطان غیبت" که همه دردهای دیگر را درخود نهفته دارد.!
دردهایی که از "ترس" و "ناتوانی"برخاسته اند. ترس از دست دادن "محبوبیت"؛"شهرت"؛"قدرت"؛و... و ناتوانی از کشف ودرک واقعیت های زندگی؛"شناخت خود"و"انسان".
زبان رها و لگام گسیخته بسان مسلسل از ضامن خارج شده ای است که در اختیار هرکس باشد فاجعه آفرین است.
اما عمق فاجعه آن است که این ابزاربسیار قدرتمند در اختیار انسان نمایی باشد که بخواهداز آن برای کسب "قدرت" بهره گیرد!
رهایی این سلاح قدرتمند خارج شده از ضامن و مسلح در اختیار سیاست بازانی که به هر قیمتی در پی تصاحب اندیشه و دل آدم ها هستند ،عمق آسیب آن به تصور هم نمی آید.!
زیرو روشدن ؛له شدن؛فاسد شدن باورهای یک انسان؛هوا شدن اعتماد واطمینان که از مهمترین سرمایه های یک جامعه است هزینه کمی نیست که به دنبال یک دروغ؛یک مغالطه؛یک تهمت؛یک بزرگ نمایی خلاف واقع و... بر جامعه ای تحمیل می شود.
هزینه ای که سالیان سال هم نمی توان جای آن را پر نمود.
اینجاست که ضرب المثل "زخم زبان از زخم شمشیر برنده تر است"؛معنی و مفهوم پیدا می کند! اصلا تو بگو قابل قیاس نیست.
زبان رها در سر انسان های (به ظاهر)"بزرگ"که اندیشه ای ولنگار دارند ؛آنان که رهایی از قوانین و پیمان های اجتماعی و خودساخته را نیزهوشمندی و زیرکی می دانند؛همانان که خدایشان شهوت و غضب و خود شیفتگی و خود خواهی است .آنان که همه مقصد و مقصود و رستاخیز و معاد شان قدرت است و قدرت است و قدرت ؛بی شک ویرانگر بشریت و آرمان های انسانی است.
و اما حسن ختام :
در حدیثی از «سعید بن جبیر» از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود: «اِذا اَصْبَحَ ابْنُ آدَمَ اَصْبَحَتِ الاَْعْضاءُ کُلُّها تَسْتَکْفِی اللِّسانُ اَنّی تَقُولُ اِتَّقِ اللّهَ فِینا فَاِنَّکَ اِنْ اِسْتَقِمْتَ اِسْتَقَمْنا وَ اِنْ اِعْوَجَجْتَ اِعْوَجَجْنا; هنگامی که فرزندان آدم صبح می کنند تمام اعضای بدن به زبان هشدار می دهند و می گویند تقوای الهی را در مورد ما مراعات کن، چرا که اگر تو به راه راست بروی ما نیز به راه راست می رویم و اگر تو به راه کج بروی ما نیز به راه کج می رویم!»( محجّة البیضاء، جلد 5، صفحه 193)